مدرن مدیا

یک گروه مافیایی بسیار مخوف و خطرناک که زندگی خانواده علی رگات را تهدید میکند، پس از کش و قوس های فراوان توسط تیک رگات سرنخ هایی از خود بجا میگذارند. علی رگات پس از گذراندن زمان به دنبال یک فرصت مناسب، در پی انتقام از مافیایی است که خانواده او را نابود کرده است.

پس از بازگشت از یک ماموریت امنیتی برای یک شرکت الماس در آنگولا، یک قاتل اجیر شده وظایف جدیدی را برای کارفرمای خود بر عهده می گیرد - شرکتی که عدالت را طبق شرایط خودش انجام می دهد.

کارآگاه کیانی درگیر یک پرونده پیچیده می شود که اسرار تاریک یک خانواده را فاش می کند.

روزی بهرام با داریوش که سال‌هاست در ترکیه زندگی می‌کند، تماس می‌گیرد و به او خبر می‌دهد که از خانواده مقتول رضایت گرفته است. داریوش بخاطر اینکار یازده سال تمام فراری بود، از شهری به شهر دیگر و سرانجام بصورت قاچاقی به کشور ترکیه گریخت. با بازگشت داریوش به ایران، او با پیشنهاد بهمن در مورد بازگرداندن طلاهایی که پانزده سال پیش پنهان کرده است، مواجه شده و در این مسیر درگیر چالش‌هایی می‌شود.

داستان روایتگر زندگی ولکان و همسرش آسیه است. آسیه پزشکی موفق و همسرش ولکان که به همراه پسرشان علی، زندگی شاد و پر از آرامشی دارند و این زندگی آرام تا زمانی ادامه دارد که آسیه موی یک زن را روی لباس همسرش پیدا می‌کند و طلاق میگیرند.اما بعد از طلاق ، ولکان با دِرین ازدواج کرده و دِرین ولکان را خیلی دوست دارد.ولکان متوجه میشود که هنوز هم آسیه را مثل قبل دوست دارد و از این جا ماجرا به کل تغییر میکند.سپس درین از علاقه ولکان به آسیه خبردار شده و به شدت عصبانی و ناراحت میشود و تصمیم میگیرد که ولکان را از آسیه جدا کرده و اورا از آسیه دور نگه دارد برای همین نقشه هایی میکشد تا انها را عذاب دهد.

هاکان دمیر که در استانبول کاست است، پس از کشته شدن پدر خوانده‌اش، نشِت، متوجه می‌شود که با یک دستور مخفی باستانی مرتبط است که وظیفه آن حفاظت از شهر است. هاکان باید میراث خانواده اش را به عنوان محافظ، قهرمانی که وظیفه کشتن جاودانه و جلوگیری از ویرانی شهر را دارد، در آغوش بگیرد.

چاغاتای اولوسوی یا چاتای اولوسوی شخصیت اصلی و کارکتر اول این مجموعه میباشد که توسط نتفلیکس توزیع جهانی میشود. Çağatay Ulusoy در نقش یک خیاط جوان و زبردست دراین اثر ایفای نقش کرده است که نام او در این درام زیبا و دیدنی "پیامی" است. پیامی خیاط معروف و بسیار ماهری است. وقتی پدربزرگش فوت می کند همراه با پدرش مصطفی که بیمار روانی است و هوش کودکی دارد به استانبول می آید. برای پیامی حتی وجود پدر برایش مایه شرمساری بوده است. این سریال داستان زندگی سخت او را روایت می کند که در آن او عاشق مشتری خود، عروسی می شود که برای دوخت لباس عروسش استخدام می شود.