مدرن مدیا

علی قویتان کارگردان مستقل سینمای ایران به دلیل شباهت ظاهری به سهراب سپهری، نقاش و شاعر معاصر ایرانی، تصمیم به ساخت فیلمی از وی گرفته است. اما برای رسیدن به افکار و عاشقانه های سهراب سپهری به کاشان، زادگاه این شاعر نقاش سفر می کند و در خانه یک روان پریش زندگی می کند که اطلاعات خاصی از سهراب دارد. او با الهام از محیط اطراف خانه، حومه و باغ ها و با قرار دادن روان پریش در نقش معلم دوران کودکی سهراب و پدر دختری که دوستش داشت، شروع به کشف بخشی از دوران کودکی و میانسالی خود می کند. همینطور روزهای آخر عمرش، زمانی که نگران تکمیل داستان کتاب اتاق آبی اش بود.

این فیلم بر اساس یک داستان واقعی نوشته و کارگردانی شده است. فضای فیلم در سال‌های اول بعد از انقلاب است. داستان از آنجایی آغاز می‌شود که «مهدی» پسر آیت‌الله مشکاتیان که یکی از مقامات بلندپایه‌ی قوه‌ی قضائیه است، مرتکب قتل می‌شود، اما از پذیرفتن آن سر باز می‌زند و اطرافیان پدرش به خاطر «مصلحت» انقلاب، سعی می‌کنند کسی دیگر را به جای او متهم جلوه دهند.

عمادو طوبا که همدیگر جدا شده بودند، وقتی سرنوشت برای اولین بار عماد و طوبا را روبه‌روی هم قرار داد، هر دو خوب می‌دانستند که عشق بیشتر یک مهارت است تا هیجان و تپش قلب و خارش پوست.