ادا در آرزوی پرواز به ایتالیا برای تکمیل مطالعات معماری منظر خود است. دوست پسر راه دور او Cenk در ایتالیا زندگی می کند و ملاقات حضوری با او را به تاخیر می اندازد. ادا در جشن فارغ التحصیلی دوستانش با سرکان بولات آشنا می شود و با خشم به او دستبند می زند. سرکین به ادا پیشنهاد نامزدی ساختگی میدهد تا بتواند دوست دختر سابقش سلین را پس بگیرد. او به او پیشنهاد می کند که به مدت دو ماه وانمود کند که نامزد او است و در ازای آن او هزینه غذا، تحصیل و مسکن او را در ایتالیا خواهد پرداخت. ادا در ابتدا این پیشنهاد را رد می کند، اما دوست پسرش او را به خاطر یک دختر ایتالیایی ترک می کند. در پاسخ، ادا سرکان را در یک کنفرانس مطبوعاتی می بوسد. ادا این پیشنهاد را با تغییراتی می پذیرد: او به مدت دو ماه وانمود می کند که نامزد او است، اما برای بازپرداخت هزینه بورس تحصیلی از دست رفته اش، به او شغلی در شرکتش می دهد. سرکان او را به عنوان دستیار شخصی خود استخدام می کند و نامزدی ساختگی خود را با ادا در محل کار اعلام می کند.